- زه گرفته
- آبستن شده بار گرفته (زن یا جانور ماده)، زمینی که شایستگی کشت و زرع را پیدا کرده
معنی زه گرفته - جستجوی لغت در جدول جو
- زه گرفته ((زِ گِ رِ تِ))
- آبستن شده، بار گرفته (زن یا جانور ماده)، زمینی که شایستگی کشت و زرع پیدا کرده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تف گرفته، بد بوی و متعفن مخصوصا پوستی که در وقت دباغت بد بوی و گنده باشد
خوشحال شادمان، متکبر ناسپاس نسبت بنعمت الهی، تند راه رونده دونده
بی تجربه، تجربه نادیده
زنی را به عقد ازدواج در آوردن زناشویی کردن
صف زده رده بسته
کیخ گرفته آژیخناک پوشیده از قی مستور از ورقه ار از چرک و ریم: با چشمهای قی گرفته اش به من نگاه کرد و لبخندی زد